خطبه 86 نهج البلاغه: ترجمه اردبیلی

۲۲ خرداد ۱۴۰۴

قَدْ عَلِمَ اَلسَّرَائِرَ 
بتحقيق داناست خدا بنهايتها
وَ خَبَرَ اَلضَّمَائِرَ 
و آگاهست از انديشه‌ها
لَهُ اَلْإِحَاطَةُ بِكُلِّ شَيْءٍ 
مر او راست وارسيدن بهمه چيزى
وَ اَلْغَلَبَةُ لِكُلِّ شَيْءٍ 
و غلبگى و تسلط‍‌ مر هر چيزى را
وَ اَلْقُوَّةُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ 
و توانائى بر هر چيزى
فَلْيَعْمَلِ اَلْعَامِلُ مِنْكُمْ فِي أَيَّامِ مَهَلِهِ 
پس بايد كه كار كند كار كننده از شما در روزهاى مهلت خود كه ايام دنياست
قَبْلَ إِرْهَاقِ أَجَلِهِ 
پيش از سرعت لحوق اجل او
وَ فِي فَرَاغِهِ قَبْلَ أَوَانِ شُغْلِهِ 
و در زمان فراغت پيش از زمان مشغولى او باهوال قبور و نشور
وَ فِي مُتَنَفَّسِهِ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ 
و در زمان امكان نفس زدن او پيش از آنكه گرفته شود راه نفس او
وَ لْيُمَهِّدْ لِنَفْسِهِ وَ قَدَمِهِ 
و بايد كه بگستراند بساط‍‌ طاعت را براى نفس خود و براى استوارى قدم خود
وَ لْيَتَزَوَّدْ مِنْ دَارِ ظَعْنِهِ لِدَارِ إِقَامَتِهِ 
و بايد توشه بردارد از سراى رحلت خود براى سراى اقامت خود
فَاللَّهَ اَللَّهَ أَيُّهَا اَلنَّاسُ فِيمَا اِسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ 
وَ اِسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ حُقُوقِهِ 
در آنچه بامانت نهاده در پيش شما از حقوق خود
فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً 
پس بدرستى كه خداى كه پاكست از هر عيب نيافريده است شما را ببازى
وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى 
و وانگذاشته شما را مهمل و ضايع
وَ لَمْ يَدَعْكُمْ فِي جَهَالَةٍ وَ لاَ عَمًى 
و معطل نگذاشته شما را در نادانى و نه كورى بى تعلم علوم ضرورى
قَدْ سَمَّى آثَارَكُمْ 
و بتحقيق كه نام كرده آثار شما را بخير و شر
وَ عَلِمَ أَعْمَالَكُمْ 
و دانسته كردارهاى شما را
وَ كَتَبَ آجَالَكُمْ 
و نوشته اجلهاى شما را
وَ أَنْزَلَ عَلَيْكُمُ اَلْكِتَابَ تِبْيٰاناً لِكُلِّ شَيْءٍ 
و فرو فرستاده بر شما قرآن را براى روشن كردن احكام
وَ عَمَّرَ فِيكُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً 
و زندگانى داد در ميان شما پيغمبر خود را در زمانى چند
حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ وَ لَكُمْ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ دِينَهُ اَلَّذِي رَضِيَ لِنَفْسِهِ 
تا تمام گردانيد از براى او و شما دين خود را فرو فرستاد از كتاب خود آنچه پسنديده براى خود
وَ أَنْهَى إِلَيْكُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ 
و رسانيده براى شما در آنچه بسوى شما بر زبان او و دوست داشتۀ خود را
مِنَ اَلْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ 
از كردارها و مكروههاى خود را
وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ 
و نهيهاى خود را و امرهاى خود را
فَأَلْقَى إِلَيْكُمُ اَلْمَعْذِرَةَ 
پس پيش آورد بسوى شما و اعلام كرد پاداش اعمال را
وَ اِتَّخَذَ عَلَيْكُمُ اَلْحُجَّةَ 
و فرا گرفت بر شما حجت را
وَ قَدَّمَ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ 
و پيش داشت بسوى شما ترس و بيم را
وَ أَنْذَرَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذٰابٍ شَدِيدٍ 
و ترسانيد شما را پيش از عذاب سخت
فَاسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ أَيَّامِكُمْ 
پس دريابيد بقيّۀ روزهاى خود را
وَ اِصْبِرُوا لَهَا أَنْفُسَكُمْ 
باز داريد در وقت بقيّۀ ايام خود نفسهاى خود را از بدى
فَإِنَّهَا قَلِيلٌ فِي كَثِيرِ اَلْأَيَّامِ 
پس بدرستى كه بقيّۀ ايام اندكست در ميان روزهاى بسيار
اَلَّتِي تَكُونُ مِنْكُمْ فِيهَا اَلْغَفْلَةُ 
كه ميباشد از شما در آن ايام بيخبرى
وَ اَلتَّشَاغُلُ عَنِ اَلْمَوْعِظَةِ 
و دست باز داشتن از پند
وَ لاَ تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ 
و رخصت مدهيد از روى مساهله مر نفسهاى خود را بار و رها
فَتَذْهَبَ بِكُمُ اَلرُّخَصُ مَذَاهِبَ اَلظَّلَمَةِ 
پس مى‌برد شما را آن رخصتها (در مساهله چون تناول شبهات) در راههاى ستمكاران
وَ لاَ تُدَاهِنُوا 
و مداهنه ميكند با فاسقان
فَيَهْجُمَ بِكُمُ اَلْإِدْهَانُ عَلَى اَلْمَعْصِيَةِ 
پس مى‌آورد شما را آن مساهله‌ها بر عصيان نمودن
عِبَادَ اَللَّهِ 
اى بندگان
إِنَّ أَنْصَحَ اَلنَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ 
بدرستى كه نصيحت كننده‌ترين مردمان مر نفس امّارۀ خود را فرمان برنده‌ترين ايشانست خدا را
وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ 
و بتحقيق كه خيانت كننده‌ترين ايشان مر نفس خود را عاصى‌ترين ايشانست مر پروردگار خود را
وَ اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ 
و زيانكار كسيست كه زيان سازد نفس خود را در معصيت
وَ اَلْمَغْبُوطُ مَنْ سَلِمَ لَهُ دِينُهُ 
و سودمند باشد كسى كه سلامت باشد مر او را دين او
وَ اَلسَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ 
و نيكبخت كسى كه پند گيرد بحال غير خود
وَ اَلشَّقِيُّ مَنِ اِنْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِهِ 
و بدبخت كسيست كه فريب خورد بهوا و آرزوى خود و غرور خود
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ اَلرِّيَاءِ شِرْكٌ 
و بدانيد كه اندكى از ريا شركست بخدا
وَ مُجَالَسَةَ أَهْلِ اَلْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلْإِيمَانِ 
و همنشينى اهل آرزوى نفس محل فراموشى ايمانست
وَ مَحْضَرَةٌ لِلشَّيْطَانِ 
و جاى حاضر شدن شيطانست
جَانِبُوا اَلْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِيمَانِ 
دور شويد از دروغ پس بدرستى كه دروغ بر يكجا نبست مر ايمان را
اَلصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ 
راستگو بر كنارۀ رستگاريست و بزرگوارى
وَ اَلْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ 
و دروغگو بر گوشۀ هوس و خواريست
وَ لاَ تَحَاسَدُوا 
و بر يكديگر حسد مى‌بريد
فَإِنَّ اَلْحَسَدَ يَأْكُلُ اَلْإِيمَانَ 
پس بدرستى كه حسد مى‌خورد ايمان را
كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ 
همچنان كه مى‌خورد آتش هيزم را
وَ لاَ تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا اَلْحَالِقَةُ 
و دشمنى نكنيد با يكديگر پس بدرستى كه عداوت ستيزنده و برندۀ حسناتست
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ 
و بدانيد كه آرزو بمتاع دنيا بسهو مى‌اندازد عقل را
وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ 
و فراموش مى‌گرداند ياد خدا را
فَأَكْذِبُوا اَلْأَمَلَ فَإِنَّهُ غَرُورٌ 
پس بدروغ بدانيد آرزو را پس بدرستى كه اهل غرور و فريبست
وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌnbsp;
و صاحب آن فريب خورده

ترجمه ها به ترتیب حروف الفبا نام خانوادگی مترجمین محترم