خطبه 168 نهج البلاغه

خطبه 168 نهج البلاغه

۰۸ فروردین ۱۳۹۹

و من كلام له (علیه السلام) بعد ما بُويِعَ له بالخلافة، و قد قال له قوم من الصحابة: لو عاقبتَ قوماً مِمّن أجلَبَ على عثمان، فقال عليه السلام:
(پس از بيعت مردم با امام عليه السّلام در سال 35 هجرى گروهى از صحابه گفتند اى كاش شورشيان بر ضد عثمان را كيفر مى دادى، پاسخ فرمود):

يَا إِخْوَتَاهْ إِنِّي لَسْتُ أَجْهَلُ مَا تَعْلَمُونَ وَ لَكِنْ كَيْفَ لِي بِقُوَّةٍ وَ الْقَوْمُ الْمُجْلِبُونَ عَلَى حَدِّ شَوْكَتِهِمْ يَمْلِكُونَنَا وَ لَا نَمْلِكُهُمْ، وَ هَا هُمْ هَؤُلَاءِ قَدْ ثَارَتْ مَعَهُمْ عِبْدَانُكُمْ وَ الْتَفَّتْ إِلَيْهِمْ أَعْرَابُكُمْ وَ هُمْ خِلَالَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاءُوا، وَ هَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَةٍ عَلَى شَيْءٍ تُرِيدُونَهُ؟

1. واقع بينى در مبارزه:
اى برادران از آنچه شما مى دانيد بى اطلاع نيستم، امّا قدرت اجراى آن را چگونه به دست آورم؟ آنان با ساز و برگ و نيرو به راه افتادند، بر ما تسلّط دارند و ما بر آنها قدرتى نداريم.
هم اكنون بردگان شما با آنها مى جوشند، و باديه نشينان اطراف شما به آنها پيوسته اند. آنها در ميان شما زندگى مى كنند، و هر مشكلى را كه بخواهند بر شما تحميل مى كنند. آيا براى خواسته هاى خود تواناييد؟

إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرُ جَاهِلِيَّةٍ وَ إِنَّ لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ مَادَّةً، إِنَّ النَّاسَ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ إِذَا حُرِّكَ عَلَى أُمُورٍ فِرْقَةٌ تَرَى مَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ تَرَى مَا لَا تَرَوْنَ وَ فِرْقَةٌ لَا تَرَى هَذَا وَ لَا ذَاكَ، فَاصْبِرُوا حَتَّى يَهْدَأَ النَّاسُ وَ تَقَعَ الْقُلُوبُ مَوَاقِعَهَا وَ تُؤْخَذَ الْحُقُوقُ مُسْمَحَةً، فَاهْدَءُوا عَنِّي وَ انْظُرُوا مَا ذَا يَأْتِيكُمْ بِهِ أَمْرِي وَ لَا تَفْعَلُوا فَعْلَةً تُضَعْضِعُ قُوَّةً وَ تُسْقِطُ مُنَّةً وَ تُورِثُ وَهْناً وَ ذِلَّةً وَ سَأُمْسِكُ الْأَمْرَ مَا اسْتَمْسَكَ، وَ إِذَا لَمْ أَجِدْ بُدّاً فَآخِرُ الدَّوَاءِ الْكَيّ.2. مشكلات جنگ داخلى:
كارى كه پيش آمده از جاهليّت است، شورشيان يار و ياور دارند، اگر براى كيفر دادنشان حركتى آغاز شود، مردم به چند دسته تقسيم مى شوند: گروهى خواسته هاى شما را دارند، و عدّه اى بر خلاف شما فكر مى كنند، و گروهى نه اين را مى پسندند و نه آن را.
پس صبر كنيد تا مردم آرام شوند، و دل هاى مضطرب در جاى خود قرار گيرد، و حقوق از دست رفته با مدارا گرفته شود.
اكنون مرا آسوده گذاريد، و در انتظار فرمان من باشيد، كارى نكنيد كه قدرت ما را تضعيف كند، و اقتدار امّت ما را متزلزل سازد و سستى و زبونى به بار آورد.
اين جريان سياسى را تا مى توانم مهار مى كنم، امّا اگر راه چاره اى نيابم با آنان مى جنگم (كه سر انجام درمان، داغ كردن است).