خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه: ترجمه فیض الاسلام
۰۳ شهریور ۱۴۰۴اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ
سپاس خداوندى را سزا است كه سپاسگزارى را كليد ياد آورى خود و وسيلۀ افزونى احسان و بخشش و رهبر نعمتها و بزرگوارى خويش قرار داد (زيرا هر كه او را سپاس گزارد يادش نموده، و احسان و نيكوئى بيشتر او را مىيابد، و به نعمتهاى بيشمار و بزرگواريش پى مىبرد)
وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ
بندگان خدا، روزگار بحاضرين مىگذرد مانند گذشتن به گذشتگان (پيشينيان مردند شما نيز زنده نمىمانيد)
لاَ يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ
آنچه رفت (زندگانى گذشته) باز نمىگردد
وَ لاَ يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ
و آنچه هست (از خوشى و بدى) هميشه پايدار نيست
آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ
رفتار آخر آن مانند اوّل آنست (با گذشتگان و آيندگان يك جور رفتار ميكند)
مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ
كارهايش از هم پيشى گرفته و نشانههايش همراه هم هستند (كارهاى آن زود نابود مىگردد، پس خردمند از گردش روزگار عبرت گرفته بآن دل نبندد)
مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ اَلزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ
پس (بطورى بسرعت دنيا رو بزوال و نيستى است كه) گويا به قيامت حاضريد، شما را ميراند مانند راندن ساربان شترهايش را كه هفت ماه از زائيدن آنها گذشته و شيرشان خشك شده باشد (اينگونه شترها را بر اثر سبكى آنها بسختى و تندى مىرانند، بخلاف شترهايى كه در ماههاى آخر آبستن مىباشند كه آنها را از روى مهربانى به آهستگى مىبرند)
فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي اَلظُّلُمَاتِ
پس كسيكه خود را بغير (به خواهشهاى نفس و آرايشهاى دنيا) مشغول گرداند، در تاريكىهاى بدبختى سرگردان ماند
وَ اِرْتَبَكَ فِي اَلْهَلَكَاتِ
و در تباهكاريها آميخته شود (كه رهائى نيابد)
وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ
و شياطين و ديوهاى او (گمراه كنندگان) او را بسر كشى وادار كنند
وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ
و كردار بدش را در برابر او بيارايند
فَالْجَنَّةُ غَايَةُ اَلسَّابِقِينَ
پس (اى كسيكه خود را بغير مشغول ساختهاى بدان كه) پايان پيشروان (به عبادت و بندگى) بهشت است، و پايان تقصير كنندگان (گناهكاران) آتش
وَ اَلنَّارُ غَايَةُ اَلْمُفَرِّطِينَ اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلتَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ
(و چون بهشت جاويد جز با پرهيزكارى بدست نمىآيد مىفرمايد:) -(5) بندگان خدا بدانيد، تقوى و پرهيزكارى سراى حصار دار ارجمندى است
وَ اَلْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ
و گناه سراى حصار دار خوار
لاَ يَمْنَعُ أَهْلَهُ
كه ساكن خود را (از بلاء و سختى) نگاه نمىدارد
وَ لاَ يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ
و هر كه بآن پناه برد حفظش نمىكند
أَلاَ وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ اَلْخَطَايَا
آگاه باشيد بسبب پرهيزكارى نيش زهر دار گناهان دور ميشود
وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ اَلْغَايَةُ اَلْقُصْوَى
و بيقين و باور (ايمان بخدا و رسول) پايان بلند مرتبۀ (بهشت جاويد) بدست مىآيد
عِبَادَ اَللَّهِ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي أَعَزِّ اَلْأَنْفُسِ عَلَيْكُمْ
بندگان خدا از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در ارجمندترين اشخاص نزد خودتان
وَ أَحَبِّهَا إِلَيْكُمْ
و دوستترين آنها پيش شما (بفكر و انديشۀ خود باشيد، زيرا آشكار است كه هر كسى خويشتن را از همگان ارجمندتر و دوستتر مىدارد)
فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ اَلْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ
زيرا خداوند براى شما دين حقّ را آشكار نموده، و راههاى آنرا روشن گردانيده (راه نيك و بد را در قرآن كريم بيان فرموده و سخنان پيغمبر و اوصياء آن حضرت را در دسترس قرار داده)
فَشِقْوَةٌ لاَزِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ
پس (كار خود را آسان مشماريد كه پس از مرگ يا) شقاوت و بدبختى همراه است (براى كسيكه بدستور خدا و رسول رفتار نكرده) يا سعادت و خوشبختى هميشگى (براى آنكه پيرو خدا و رسول بوده)
فَتَزَوَّدُوا فِي أَيَّامِ اَلْفَنَاءِ لِأَيَّامِ اَلْبَقَاءِ
پس در روزهاى نابود شوندۀ (دنيا) براى روزهاى باقى (آخرت) توشه برداريد
قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ
كه راه توشه برداشتن را بشما نمودهاند (خداوند سبحان در قرآن كريم س 2 ى 197 مىفرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ وَ اِتَّقُونِ يٰا أُولِي اَلْأَلْبٰابِ» يعنى توشه برداريد و بهترين توشه پرهيزكارى است، و اى خردمندان از من بترسيد و پرهيزكار باشيد)
وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ
و به كوچ كردن (از اين جهان) مأموريد
وَ حُثِثْتُمْ عَلَى اَلْمَسِيرِ
و براى رفتن شما (از دنيا) شتاب ميكنند
فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ
پس شما مانند سوارانى هستيد ايستاده كه (آمادۀ رفتن مىباشيد
لاَ يَدْرُونَ مَتَى يُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ
و) نمىدانيد كى به رفتن مأمور خواهيد شد (از اين جهان خواهيد رفت)
أَلاَ فَمَا يَصْنَعُ بِالدُّنْيَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ
آگاه باشيد چه كار است با دنيا كسيرا كه براى آخرت آفريده شده؟
وَ مَا يَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِيلٍ يُسْلَبُهُ
و چه ميكند با دارائى كسيكه بزودى آنرا از او مىگيرند
وَ تَبْقَى عَلَيْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ
و زيان گناه و باز پرسى آن براى او باقى مىماند؟! (پس خردمند براى دوستى دنيا اين همه تلاش نكرده و براى گرد آوردن دارائى بسيار كوشش ننموده عمر عزيز خويش را بيهوده صرف نمىنمايد)
عِبَادَ اَللَّهِ
بندگان خدا
إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنَ اَلْخَيْرِ مَتْرَكٌ
آنچه خداوند وعده داده از نيكوئى و پاداش (اطاعت و بندگى) رها كردنى نيست (زيرا فضل و احسان خداوند بزرگترين و بهترين احسان است)
وَ لاَ فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَرْغَبٌ
و آنچه كه نهى فرموده از بدى و كيفر (معصيت و نافرمانى) خواستنى نيست (زيرا كيفر خداوند سختترين كيفرها است)
عِبَادَ اَللَّهِ اِحْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ اَلْأَعْمَالُ
بندگان خدا بر حذر باشيد از روزى كه در آن اعمال رسيدگى ميشود (روز نامۀ گفتار و كردار هر كس را ديده كوچكترين نيك و بد آنها را وارسى خواهند نمود)
وَ يَكْثُرُ فِيهِ اَلزِّلْزَالُ
و اضطراب و نگرانى در آنروز بيشمار است
وَ تَشِيبُ فِيهِ اَلْأَطْفَالُ
و كودكان در آن پير ميشوند (در قرآن كريم س 73 ى 17 مىفرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ اَلْوِلْدٰانَ شِيباً» يعنى اگر كافر شويد چگونه پرهيز مىكنيد از روزى كه كودكان را پير مىكنيد، اشاره باينكه روزى است بسيار سخت و ترسناك)
اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ
بندگان خدا بدانيد، ديده بانانى از خودتان و جاسوسهايى از اندامتان بر شما هست (چنانكه در قرآن كريم س 24 ى 24 مىفرمايد: «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ» يعنى روز رستخيز زبانها و دستها و پاهاى ايشان بر آنها گواهى دهند بآنچه را كه بجا مىآورند)
وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ
و (از فرشتگان) نگاهدارندههايى هستند كه از روى راستى كردار و شمارۀ نفسهايتان را ضبط مىنمايند (مىنويسند، چنانكه در قرآن كريم س 50 ى 16 مىفرمايد:«نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ» «إِذْ يَتَلَقَّى اَلْمُتَلَقِّيٰانِ عَنِ اَلْيَمِينِ وَ عَنِ اَلشِّمٰالِ قَعِيدٌ» «مٰا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّٰ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» يعنى ما به انسان از رگ گردن نزديكتريم، هنگاميكه دو فرشته فرا مىگيرند و هميشه يكى از راست و يكى از چپ با او است، هيچ سخنى نمىگويد مگر اينكه نزد او است نگهبان آماده. و اين براى اتمام حجّت است و گر نه خداوند بهمه جزئيّات آگاه است)
وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ لاَ تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ
تاريكى شب تار شما را از اين فرشتگان نمىپوشاند
وَ لاَ يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ
و در بزرگ محكم بسته شده شما را از آنها پنهان نمىگرداند (خلاصه هميشه و در هر جا با شما همراه هستند)
وَ إِنَّ غَداً مِنَ اَلْيَوْمِ قَرِيبٌ
و (چون دنيا گذران است) فردا (مرگ) به امروز نزديك است
يَذْهَبُ اَلْيَوْمُ بِمَا فِيهِ
امروز با آنچه در آن است (از خوشى و بدى و سود و زيان) مىگذرد
وَ يَجِيءُ اَلْغَدُ لاَحِقاً بِهِ
و فردا از پى آن مىآيد
فَكَأَنَّ كُلَّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ اَلْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ
پس (نزديك بودن فردا و رسيدن مرگ طورى است كه) گويا هر مردى از شما بمنزل تنهائى خود و گودال گور خويش از زمين رسيده است
وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ
پس شگفتا از خانۀ تنهائى و منزل ترسناك و جاى بىكسى
وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ وَ كَأَنَّ اَلصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ
و گويا صيحه (آواز بلند روز رستخيز كه همه را زنده ميكند) به گوش شما رسيده است
وَ اَلسَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ
و قيامت شما را دريافته
وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ اَلْقَضَاءِ
و براى حكم بين حقّ و باطل نمايان شدهايد (از قبرها بيرون آمده ايد)
قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ اَلْأَبَاطِيلُ
در حاليكه از شما نادرستيها و بهانهها (ى بيجا و دليلهاى بيهوده) دور گشته و از بين رفته
وَ اِضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ اَلْعِلَلُ وَ اِسْتَحَقَّتْ بِكُمُ اَلْحَقَائِقُ
و حقائق بشما ثابت گرديده
وَ صَدَرَتْ بِكُمُ اَلْأُمُورُ مَصَادِرَهَا
و هر امرى (نيك يابد) از شما بمواضع خود باز مىگردد (خلاصه در آنروز آنچه حقّ و حقيقت است واقع ميشود، و آنچه رسيدنى است از پاداش و كيفر خواهد رسيد)
فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ
پس از عبرتها (مرگ و سختيهاى بعد از آن) پند گيريد، و از تغيير روزگار اندرز گرفته آگاه شويد
وَ اِنْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ
و از بيم كردن (خدا و رسول) سود ببريد (كارى كنيد كه از عذاب الهىّ خود را برهانيد)