خطبه 166 نهج البلاغه

خطبه 166 نهج البلاغه

(بر أساس نقل مرحوم كلينى در روضه كافى، چون اين خطبه دنباله خطبه 288، آورده شده، پس امام آن را در شهر مدينه ايراد كرده است).

الحَثّ على التآلُف:
لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ وَ لْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ، وَ لَا تَكُونُوا كَجُفَاةِ الْجَاهِلِيَّةِ لَا فِي الدِّينِ يَتَفَقَّهُونَ وَ لَا عَنِ اللَّهِ يَعْقِلُونَ، كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْراً وَ يُخْرِجُ حِضَانُهَا شَرّاً.

1. احترام متقابل اجتماعى:
بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروى كنند، و بزرگ سالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند.
و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد، كه نه از دين آگاهى داشتند و نه در خدا انديشه مى كردند، همانند تخم افعى در لانه پرندگان نباشيد كه شكستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (بجاى جوجه، مارى از آن بيرون مى آيد).

بَنو أميّة:
افْتَرَقُوا بَعْدَ أُلْفَتِهِمْ وَ تَشَتَّتُوا عَنْ أَصْلِهِمْ، فَمِنْهُمْ آخِذٌ بِغُصْنٍ أَيْنَمَا مَالَ مَالَ مَعَهُ، عَلَى أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَيَجْمَعُهُمْ لِشَرِّ يَوْمٍ لِبَنِي أُمَيَّةَ كَمَا تَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ، يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمْ رُكَاماً كَرُكَامِ السَّحَابِ ثُمَّ يَفْتَحُ [اللَّهُ] لَهُمْ أَبْوَاباً، يَسِيلُونَ مِنْ مُسْتَثَارِهِمْ كَسَيْلِ الْجَنَّتَيْنِ حَيْثُ لَمْ تَسْلَمْ عَلَيْهِ قَارَةٌ وَ لَمْ تَثْبُتْ عَلَيْهِ أَكَمَةٌ وَ لَمْ يَرُدَّ سَنَنَهُ رَصُّ طَوْدٍ وَ لَا حِدَابُ أَرْضٍ، يُذَعْذِعُهُمُ اللَّهُ فِي بُطُونِ أَوْدِيَتِهِ ثُمَّ يَسْلُكُهُمْ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ يَأْخُذُ بِهِمْ مِنْ قَوْمٍ حُقُوقَ قَوْمٍ وَ يُمَكِّنُ لِقَوْمٍ فِي دِيَارِ قَوْمٍ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَيَذُوبَنَّ مَا فِي أَيْدِيهِمْ بَعْدَ الْعُلُوِّ وَ التَّمْكِينِ كَمَا تَذُوبُ الْأَلْيَةُ عَلَى النَّارِ.

2. آينده بنى اميّه:
مسلمانان، پس از وحدت و برادرى به جدايى و تفرقه رسيدند، و از ريشه و اصل خويش پراكنده شدند. تنها گروهى شاخه درخت توحيد را گرفتند، و به هر طرف كه روى آورد همسو شدند.
امّا خداوند مسلمانان را به زودى براى بدترين روزى كه بنى اميّه در پيش دارند جمع خواهد كرد، آن چنانكه قطعات پراكنده ابرها را در فصل پاييز جمع مى كند. خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد مى كند، و بصورت ابرهاى فشرده در مى آورد، آنگاه درهاى پيروزى به رويشان مى گشايد، كه مانند سيلى خروشان از جايگاه خود بيرون مى ريزند. «چونان «سيل عرم» كه در باغستان «شهر سبا» را در هم كوبيد، و در برابر آن سيل هيچ بلندى و تپّه اى بر جاى نماند، نه كوههاى بلند و محكم، و نه بر آمدگيهاى بزرگ، توانستند برابر آن مقاومت كنند».
خداوند بنى اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراكنده و پنهان مى كند، سپس چون چشمه سارها بر روى زمين جارى مى سازد، تا حق برخى از مردم را از بعضى ديگر بستاند، و گروهى را توانايى بخشيده در خانه هاى ديگران سكونت دهد.
به خدا سوگند بنى اميّه پس از پيروزى و سلطه گرى، همه آنچه را كه به دست آوردند از كفشان مى رود، چنانكه چربى بر روى آتش آب شود.

الناسُ آخِر الزمان:
أَيُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ، لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ، وَ لَعَمْرِي لَيُضَعَّفَنَّ لَكُمُ التِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافاً بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَى وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَدَ. وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمُ الدَّاعِيَ لَكُمْ سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ الرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ الِاعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ.

3. علل پيروزى و شكست ملّت ها:
اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد، هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت.
امّا چونان امّت بنى اسراييل در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد، به جانم سوگند سرگردانى شما پس از من بيشتر خواهد شد. چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بريده به بيگانه ها نزديك شديد.
آگاه باشيد اگر از امام خود پيروى مى كرديد، شما را به راهى هدايت مى كرد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگين مشكلات را از دوش خود بر مى داشتيد.