حکمت 9-260 نهج البلاغه
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹9- و في حديثه (علیه السلام): كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ.
جهاد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
9- روايتى ديگر از امام: هر گاه آتش جنگ شعله مى كشيد، ما به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پناه مى برديم، كه در آن لحظه كسى از ما همانند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به دشمن نزديك تر نبود.
[و معنى ذلك أنه إذا عظم الخوف من العدو و اشتد عضاض الحرب فزع المسلمون إلى قتال رسول الله (صلی الله علیه وآله) بنفسه فينزل الله عليهم النصر به و يأمنون [ما] مما كانوا يخافونه بمكانه.
و قوله «إذا احمر البأس» كناية عن اشتداد الأمر و قد قيل في ذلك أقوال أحسنها أنه شبه حمي الحرب بالنار التي تجمع الحرارة و الحمرة بفعلها و لونها و مما يقوي ذلك قول [الرسول] رسول الله (صلی الله علیه وآله) و قد رأى مجتلد الناس يوم حنين و هي حرب هوازن الآن حمي الوطيس، فالوطيس مستوقد النار فشبه رسول الله (صلی الله علیه وآله) ما استحر من جلاد القوم باحتدام النار و شدة التهابها].(وقتى ترس از دشمن بزرگ مى نمود، و جنگ به گونه اى مى شد كه گويا جنگجويان را مى خواهد در كام خود فرو برد، مسلمانان به پيامبر پناهنده مى شدند، تا رسول خدا شخصا به نبرد پردازد، و خداوند به وسيله او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل فرمايد، و در سايه آن حضرت ايمن گردند. اما جمله «اذا احمرّ البأس» كنايه از شدّت كارزار است. در اين باره سخنان متعدّدى گفته شده كه بهترين آنها اينكه امام داغى جنگ را به شعله هاى سوزان آتش تشبيه كرده است، و از چيزهايى كه اين نظر را تقويت مى كند، سخن پيامبر در جنگ حنين است، هنگامى كه نبرد سخت شد و شمشير زدن مردم را در جنگ «هوازن» مشاهده كرد فرمود: «الآن حمى الوطيس» اكنون تنور جنگ داغ شد، «وطيس» تنور آتش است، بنا بر اين رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داغى و گرمى جنگ را به افروختگى و شدّت شعله ورى آتش تشبيه فرموده است).