نامه 18 نهج البلاغه
۱۴ فروردین ۱۳۹۹و من كتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة:
(نامه به فرماندار بصره عبد اللّه بن عباس در سال 36 هجرى پس از جنگ جمل).
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ، فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ؛ وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً، نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا، فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ وَ لَا يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ، وَ السَّلَامُ.
روش برخورد با مردم، (اخلاق اجتماعى):
بدان، كه بصره امروز جايگاه شيطان، و كشتزار فتنه هاست. با مردم آن به نيكى رفتار كن، و گره وحشت را از دل هاى آنان بگشاى.
بد رفتارى تو را با قبيله «بنى تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنى تميم» مردانى نيرومندند كه هر گاه دلاورى از آنها غروب كرد، سلحشور ديگرى جاى آن درخشيد، و در نبرد، در جاهليّت و اسلام، كسى از آنها پيشى نگرفت.
و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندى، و قرابت و نزديكى دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش، و گسستن پيوند با آنان كيفر الهى دارد.
پس مدارا كن اى ابو العباس اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب و يا بد، جارى مى شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم.
سعى كن تا خوش بينى من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.