نامه 29 نهج البلاغه

نامه 29 نهج البلاغه

و من كتاب له (علیه السلام) إلى أهل البصرة:
(نامه به مردم بصره، در سال 38 هجرى آنگاه كه معاويه قصد توطئه در بصره را داشت).

وَ قَدْ كَانَ مِنِ انْتِشَارِ حَبْلِكُمْ وَ شِقَاقِكُمْ مَا لَمْ تَغْبَوْا عَنْهُ؛ فَعَفَوْتُ عَنْ مُجْرِمِكُمْ وَ رَفَعْتُ السَّيْفَ عَنْ مُدْبِرِكُمْ وَ قَبِلْتُ مِنْ مُقْبِلِكُمْ؛ فَإِنْ خَطَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ الْمُرْدِيَةُ وَ سَفَهُ الْآرَاءِ الْجَائِرَةِ إِلَى مُنَابَذَتِي وَ خِلَافِي فَهَا أَنَا ذَا قَدْ قَرَّبْتُ جِيَادِي وَ رَحَلْتُ رِكَابِي، وَ لَئِنْ أَلْجَأْتُمُونِي إِلَى الْمَسِيرِ إِلَيْكُمْ لَأُوقِعَنَّ بِكُمْ وَقْعَةً لَا يَكُونُ يَوْمُ الْجَمَلِ إِلَيْهَا إِلَّا كَلَعْقَةِ لَاعِقٍ، مَعَ أَنِّي عَارِفٌ لِذِي الطَّاعَةِ مِنْكُمْ فَضْلَهُ وَ لِذِي النَّصِيحَةِ حَقَّهُ، غَيْرُ مُتَجَاوِزٍ مُتَّهَماً إِلَى بَرِيٍّ وَ لَا نَاكِثاً إِلَى وَفِيٍ.

هشدار به مردم بصره:
شما از پيمان شكستن، و دشمنى آشكارا با من آگاهيد. با اين همه جرم شما را عفو كردم، و شمشير از فراريان برداشتم، و استقبال كنندگان را پذيرفتم، و از گناه شما چشم پوشيدم.
اگر هم اكنون كارهاى ناروا، و انديشه هاى نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنى با من بكشاند، سپاه من آماده، و پا در ركابند.
و اگر مرا به حركت دوباره مجبور كنيد، حمله اى بر شما روا دارم كه جنگ جمل در برابر آن بسيار كوچك باشد.
با اينكه به ارزش هاى فرمانبردارانتان آگاهم، و حق نصيحت كنندگان شما را مى شناسم، و هرگز به جاى شخص متّهمى، انسان نيكوكارى را نخواهم گرفت، و هرگز پيمان وفاداران را نخواهم شكست.