خطبه 56 نهج البلاغه

خطبه 56 نهج البلاغه

و من كلام له (علیه السلام) يصف أصحاب رسول الله و ذلك يوم صفين حين أمر الناس بالصلح‏:
(برخى اين خطبه را به آغاز سال 37 هجرى نسبت به تحرّكات معاويه در بصره، و برخى در يكى از روزهاى جنگ صفّين نسبت مى دهند):
وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى‏ اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ، وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا، فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ، وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَما.
ياد مبارزات دوران پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) در صفّين:
در ركاب پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خود جنگ مى كرديم، كه اين مبارزه برايمان و تسليم ما مى افزود، و ما را در جادّه وسيع حقّ و صبر و برد بارى برابر ناگواريها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى ساخت.
گاهى يك نفر از ما و ديگرى از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مى كردند، و هر كدام مى خواست كار ديگرى را بسازد و جام مرگ را به ديگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پيروز مى شديم و زمانى دشمن بر ما غلبه مى كرد.
پس آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را ديد، خوارى و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پيروزى را به ما عنايت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام يافته فراگير شد و در سرزمين هاى پهناورى نفوذ كرد. 
به جانم سوگند اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم هرگز پايه اى براى دين استوار نمى ماند، و شاخه اى از درخت ايمان سبز نمى گرديد. به خدا سوگند، شما هم اكنون از سينه شتر خون مى دوشيد و سرانجامى جز پشيمانى نداريد.